«آینده» با گفتوگو ساخته میشود
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۵۱۴۴۸
به گزارش خبرگزاری فارس،چه ایدههایی برای تغییر و تحول در «آینده نزدیک» ایران وجود دارد؟ برای رسیدن به پاسخ درست این سوال، گفتگوهایی ترتیب داده شد تا به کمک کارشناسان اهمیت دهه پیشرو برای توسعه و پیشرفت ایران روشن شود.
از این رو رویداد «آینده نزدیک» بنا دارد به این وضعیت و آینده نزدیک ایران بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۴ بپردازد و ایدههای برخی جوانان فعال در دانشگاه، حوزه یا حاکمیت را مرور کند تا محیطی برای گفت وگو درباره آینده ایران شکل بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین مهمان برنامه عصر پیشرفت حجت الاسلام «محمد رسول علی بابایی»، دانش آموخته سطح سه حوزه علمیه، رئیس مرکز نظام سازی ستاد پیشرفت جامعه منطقه، کارشناس مطالعات راهبردی پیشرفت و مسئول مدرسه پیشرفت است. او در طراحی، نامگذاری و پرسش و پاسخ از کارشناسان «آینده نزدیک»نقش موثری داشته است.
سوالهایی از این دست که چرا «آینده نزدیک» ایران به عنوان محور گفت وگوها انتخاب شد؟ «برنامه ریزی» در این مقوله چقدر اهمیت دارد؟ و چرا در برنامه آینده نزدیک از کارشناسان جوان دعوت به همکاری شده است؟ در این نشست پاسخ داده میشود. با ماهمراه باشید.
برای پیشرفت و توسعه ایران در این سری از برنامه ها از عبارت «آینده نزدیک» استفاده شد واژه های «آینده» و «نزدیک» با یکدیگر تضاد دارند؛ هدفتان ازتاکید بر این عبارت چیست؟
تقریبا دو جریان غالب در کشور ما تصمیم سازی میکند، یک جریان به دنبال حل مسئله است، یعنی میگوید ما امروز با هزاران مسئله درگیر هستیم که باید حلش کنیم و اصلا عبور از مسائل حال و پرداختن به مسائل آینده که بیشتر در ابهام هستند؛ بی معنی است.
جریان دیگر با فرار و فراموشی مسائل کنونی همراه است. مردم، جامعه، حاکمیت و نخبگان دائما در رابطه با آینده ای که ممکن است هیچ کدام از معاصران آن را نبینند صحبت می کنند.
آنچه به حل مسئله اکنون میپردازد دغدغه درستی دارد، میگوید؛امروز ما مسائلی داریم که باید حلش کنیم. حل نکردن، نپرداختن به مسئلهها بحران زا است و میتواند خودش مسائل دیگری ایجاد کند، اینجا پرداختن به مسئله می شود نقطه قوت، ولی ناخودآگاه ما را به برنامه های کوتاه مدت و روزمره گره میزند. برخی جریانهایی که به حل مسئله اکنون فکر میکنند، ازافق آینده غفلت میکنند.
آن جریان هایی که به آینده بلند مدت می پردازند این حسن را دارند که یک جهت گیری وچشم انداز مشخص و شفاف و انگیزه سازی را مطرح کنند، اما عیب شان این است که از امروز و اکنون به نوعی فاصله میگیرند. بنابراین بین این حل مسئله با آن آینده اتصال و ارتباطی برقرار نمیشود.
در حقیقت رویکرد سومی وجود دارد که ما به دنبال تقویتش هستیم. آینده نزدیک ایران، یعنی حرکت به سمت یک جهت مشخص با رویکرد مسائل واقعی وباور پذیر. بنابراین حل کردن مسائل به نحوی که آینده کشور را نیز تامین کند، رویکرد اصلی آینده نزدیک ایران است.
تجربه دیگری که در گفت وگوها داشتیم این بود که وقتی جریانهای تمدنی یا آینده دور را ترسیم میکنم، غالبا یک ناامیدی در چشمان مخاطب می بینم، گویی این حرفها و برنامه ها برای ما نیست و فقط برای آیندگان، انگیزه آینده سازی است ، اما آینده نزدیک یعنی آینده ای که به شدت قابل دسترس و قابل مشاهده است و همه آن کسانی که می توانند اکنون موثر باشند آینده نزدیک را هم خواهند دید.
جامعه ما خیلی به آینده اندیشی نیاز دارد ما کمتر به آینده فردی، گروهی، سازمانی و آینده جمعیمان فکر میکنیم . بخشی از چالش هایی که رویکردهای حل مسئله ای دارند، فقدان کل اندیشی و ندیدن نسبت بین مسائل است.
در مواجهه با موضوع آینده اندیشی، چرا فقط از منظر برنامه ریزی ورود کردید؟
«آینده نزدیک» یکی از ارکان امید بخشی، انسجام اجتماعی و حرکت کنش اجتماعی است، اما اینکه موضوع برنامه ریزی برای این فکر ورزی و گفتگو ها انتخاب شد، به این معنا نیست که ما فقط موضوعی که آینده نزدیک را می سازد را برنامه ریزی میدانیم.
مسئله اینجاست که سه سال از پایان مهم ترین فراخوان رهبری کشور می گذرد. در این فراخوان رهبر معظم انقلاب می گوید همه وارد این کارزار شوید؛ ما همیشه کارزار را فضای میدان عملیات ، میدان نظامی یاعملیات های فیزیکی می بینیم، اما به نظر میرسد که فراخوان ایشان، به میدان فراخواندن همه ظرفیتهای فکری بوده است، با این عنوان که بیایید درباره آینده پنجاه سال کشورمان گفتگوهای جدی داشته باشیم، البته نه از جنس حرفهای رویایی، از جنس ریل گذاری، از جنس مشخص کردن مسیر حرکت؛ چند سال طول میکشد تا سند پایه آماده شود و حضرت آقا این را به شور عمومی می گذارند، برای اصلاح آن تمام توان فکری جامعه را به میدان می آورند، از آن زمان سه سال گذشته و حداقل خبر امیدوار کننده ایی مخابره نشده است.
برنامه چشم انداز دو سال دیگر به اتمام میرسد، دوباره خبری از تدوین چشم انداز جدید به نخبگان و موثرین مخابره نشده است. برنامه هفتم هم که الان درگیر و دار تصویب است، با همه این شرایط بهترین زمان برای گفتگوهای جدی در رابطه با نظام برنامه ریزی می توانست الان باشد، پس آینده نزدیک حتما موضوعات متعددی دارد و می شود یک فهرست طولانی از موضوعاتی که در رابطه با آینده نزدیک برای ما مطرح می شود را ارائه کرد، من اینطور متوجه شدم که در یک موقعیت زمانی خاصی قرار داریم که شاید تکرار نشود، ما واقعا در یک وضعیتی هستیم که الان برنامههای میان مدت و بلند مدت سرنوشت روشنی ندارند و الان میتوانیم در مورد شان با یک وضعیت واقعی صحبت کنیم.
این شرایط شاید از جهتی بهترین فرصت برای گفتگو درباره این موضوع باشد که میخواهیم چه آینده ای داشته باشیم؟ چگونه میخواهیم به این آینده برسیم؟ من این ضرورت زمانی را کنار تحولات مختلف اجتماعی خودمان و تحولات بین المللی می بینم، به این معنا که قطعا وقتی میخواهد یک نقطه تغییر جدی صورت بگیرد نمیتواند بریده ای از اطرافش باشد، ما در جامعه خودمان تحولات جدی را مثل تحولات سنی و نسلی را مشاهده میکنیم با فرض براین موضوعات اهمیت دهه پیش رو را بیان کنید.
در تایید فرمایش شما بحث چرخش نسلی را مطرح میکنند و برخی به آن توجه میدهند و آن هم اینکه ما چون چهل و چند سال پیش تغییر نظام سیاسی را در کشورمان تجربه کردیم، الان در نقطهای هستیم که نسلی که پس از انقلاب آغاز به کار کردند دوره فعالیتشان به پایان میرسد و در این دهه شاهد پوست اندازی کلی نظامات اداری کشور و دستگاههای اجرایی هستیم و این فرصتی است که یک بار در این بازه زمانی یکی، دو قرن اخیر پیش آمده است و یک فرصت کم نظیر است که میتواند آثار مثبتی داشته باشد و حتی میتواند تبعات منفی نیز برای کشور داشته باشد ولی نکته مهمش این است که گریزناپذیر است، ما در این دهه یک بار این وضعیت را تجربه خواهیم کرد و مهم این است که از آن چه استفادهای خواهیم برد.
مواجهه انتقادی با نظام برنامه ریزی کشور، گویی با ناامیدی همراه است، یعنی وقتی شما میگویید ما برنامه بلند مدت و میان مدت نداریم، انگار دارید به نحوی ناامیدی و نگرانی از وضعیت امروز و آینده کشور را القا میکنید، درحالی که در گفتگوهای گذشته این اینطور مطرح شد که لزوما این وضعیت میتواند وضعیت بدی نباشد و حتی میتواند یک فرصت تاریخی باشد. مثلا ما با ناکارآمدی برنامهها یا شیوه برنامه ریزیمان در گذشته مواجه شویم طوریکه آمارهای اعلامی نهادهای نظارتی بر برنامهها و بودجه کشور نشان میدهد که چندان هم درصد تحقق بالایی نداشتند اگر با این تحلیل همراه هستید بفرمایید که نگاه شما به این جنس گفتگوها چیست؟ چه آیندهای را متصور هستید؟
برای اینکه پاسخ بهتری بتوانم به پرسش شما بدهم، توجه شما را به ویژگی کارشناسان و افرادی که در این نشستها حضور داشتند جلب میکنم کارشناسان متفاوت اشارهای به وضع نامطلوب برنامه ریزی داشتند، که البته تلقی من این است که ناامیدی از وضعیت امروز کشور نیست، ناامیدی از وضعیت برنامه ریزی فعلی است. همیشه نقاط تحول، نقاطی است که ما از آن رویه خودمان ناامید بشویم، اگر جمعی به آن رویهای که دارد امیدوار باشد و مطمئن باشد، اصلا دست به تغییر نمیزند. بنابراین یکی از دلالتهای دیگر برای اینکه میگویم الان وقت تغییر و تحول جدی است، این است که بسیاری از افراد از وضعیت کنونی، از روالهایی که ما را به این وضعیت رسانده ناامید هستند.
این سوال مطرح میشود که چرا در این گفت وگوها سراغ شخصیتهای با سابقه در نظام برنامه ریزی نرفتید؟ سراغ شخصیتهای سن و سال داری که کوهی از تجربه همراهشان است؟
اتفاقا در این موضوع عمدی وجود داشت، یعنی جوان بودن کارشناسانی که در رابطه با آینده نزدیک صحبت میکنند، یک خواست ویژهای بود توسط طراحان سوال مطرح شد، از این جهت که به نظرمان این آینده نزدیک به شدت متاثر از جنس کارشناسان جدیدی است، که با تحول فکری دارند، بنابراین ویژگی دیگر این مجموعه گفتگوها این است که جوانان بهرهمند از تجارب گذشته، اما گرفتار نشده در آن تجربهها میخواهند حرف بزنند و فکر ورزی کنند، در نتیجه امیدواریم که این گفتگوها بتواند زمینه تغییراتی را در آینده فراهم کند.
قبول دارید خود مفهوم آینده هم یک ظرفیت ویژهای دارد؟ یعنی این تاکید به اینکه نسلی که داریم با آنها گفتگو میکنیم ، نسلی هستند که احتمالا بیشترین سهم تاثیر را در این دهه پیش رو داشته باشند؟
دقیقا؛ خود مسئله آینده هم یک ظرفیت ویژهای دارد، امکانی برای هم مسئلگی به ما میدهد، یعنی میتوانیم سلایق مختلفی داشته باشیم ولی درباره آینده و مخصوصا آینده ایران با همدیگر حرف بزنیم و کسی نمیتواند مانع شکل گیری گفتگو بشود، چرا؟ چون امری است که اطلاق ندارد، امری است که هنوز پیش نیامده ولی ما راجع به هر موضوعی که شروع به صحبت کنیم حتما یک گذشتهای دارد و آن گذشته یک جبههبندیهایی را شکل داده و ما سریع در این دستهبندیها قرار میگیریم و احتمالا گفتگو خیلی زود به نقطه پایان خودش نزدیک میشود اما آینده یک فرصت است، یعنی گفتگو درباره آینده یک فرصت به ما میدهد که وقتی این را با نسل جوان و کسانی که موثر خواهند بود در این آینده همنشین میشود، به نظر میآید که ظرفیتش چند برابر میشود.
اما واقعا این پرسش مطرح میشود که مگر آینده با گفت و گو ساخته میشود؟
دو پاسخ اجمالی عرض میکنم، اول اینکه بله، تجربه تاریخی کشورهای متعدد و مختلف نشان داده که تحولات بزرگشان از گفتگو و فکر ورزی شروع شده است. اگرواقعا کسی برای آینده کشور دلسوز باشد، بدون گفتگو کردن نمیتواند خدمتی کند. نقطه آغاز تحول ایده پردازی، آینده نگاری و گفتگو در رابطه با آینده و تحول است، همین جا از همه علاقمندان به این گفتگوها دعوت کنم که به جمع ما بپیوندند و نظر خودشان را از وضعیت فعلی و آینده با ما به اشتراک بگذارند، ما آماده هستیم هر جای ایران به گفتگو بپردازیم.
نکته دوم که باعث میشود ما این فضای گفتگو در رابطه با آینده را منشا اثر بدانیم همان فراخوان اصلاح الگوی پایه رهبر معظم انقلاب است که در آخرین بند فراخوان میفرمایند: این حرفها را بروید با مردم و نخبگان در میان بگذارید، چرا که هر فکر و طرحی برای تحقق، نیاز به یک جریان اجتماعی دارد.
هر آیندهای بدون عزم جمعی، خواست عمومی، قطعا محکوم به شکست است. بنابراین این گفتگوها را فقط گفتگوهای نخبگانی یا طبقه خاصی قطعا نمیبینیم، بلکه این گفتگو را یک گفتگوی فراگیر بین طبقات مختلف، اندیشههای مختلف میبینیم.
در این گفتگوراجع به سه مفهوم مهم صحبت کردیم که جزو مفاهیم کلیدی و موثر در سرنوشت ملت ایران است، مفهوم آینده، مفهوم برنامه ریزی و گفتگو، سه مفهومی که به شدت به هم ارتباط دارند و تاثیر مهمی در ساخت آینده و تصویر آینده ایران دارند.
در پایان «مهدی جانی پور»، مدیر روابط عمومی ستاد پیشرفت میگوید: با وجود همه این انتظارها و تعلل در برنامهریزی فقط نرسیدن به الگوی «آینده نزدیک» نیست بلکه برنامه پنجساله ششم هم دو سال است که به پایان رسیده و حتی کمتر از دو سال به پایان مدتزمان سند چشمانداز بیستساله باقیمانده است! از سویی دیگر درهمین وضعیت آشفتگی برنامهای؛ تصمیمهای مهم و بلندمدت و البته درستی گرفتهشده است و اقدامات روبهپیشرفتی را شاهد بودهایم.
البته خوب است بدانیم که این پیشرفتها از دل برنامهها بیرون نیامده؛ به همین منظور گفتوگوهایی از شبکه افق در برنامه تلویزیونی عصر پیشرفت، کاری از ستاد پیشرفت جامعه منطقهای ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به نمایش درآمد که نخبگان جامعه هم درجریان پیشرفت این الگوی برنامهای باشند.
گفتگو با جوانان و نخبگان در مورد آینده نزدیک هر شب از شنبه، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ لغایت ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق پخش شد. همچنین رویداد آینده نزدیک روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه در حوزه هنری برگزار شد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: پیشرفت الگوی پیشرفت برنامه های توسعه رابطه با آینده نظام برنامه ریزی ستاد پیشرفت نزدیک ایران آینده نزدیک برنامه ها آینده ای گفتگو ها حل مسئله یک فرصت گفت وگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۱۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سری جدید برنامههای «مهمانی» و «برمودا» ساخته میشود
بنا به آمار جدید مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که با ۱۷۱۵ نفر در فروردین سال جاری به شیوه تلفنی مصاحبه شده، به ترتیب ۳۶.۹ درصد از مصاحبه شوندههای ایرانی برنامه «مردان آهنین»، ۳۴.۷ درصد برنامه «زندگی پس از زندگی»، ۳۴.۲ درصد برنامه «محفل»، ۳۲.۳ درصد برنامه «شب خوش»، ۳۱.۸ درصد برنامه «فوتبال برتر»، ۲۹.۷ درصد برنامه «پانتولیگ» و ۲۶.۵ درصد برنامه «معرکه»، ۲۴.۵ درصد برنامه «مهمانی»، ۲۱.۳ درصد برنامه «ماه خدا»، ۱۸.۸ درصد برنامه «ماه من»، ۱۷.۲ درصد برنامه «ایران دوست داشتنی»، ۱۶ درصد برنامه «پاورقی» و ۱۲.۱ درصد برنامه «برمودا» را دیدهاند.
سید محمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم در گفتگو با خبرنگار ما از ساخت جدید برنامههای «مهمانی»، «برمودا» و حضور فرزاد حسنی در یک برنامه مسابقهای خبر داد.
مدیر شبکه نسیم درباره رویکرد شبکهها مبنی بر استفاده از چهرهها در برنامههای تلویزیونی توضیح داد: تلویزیون بخاطر ماهیت تصویریاش مبتنی بر چهره است. از آنجایی که ذات تلویزیون تصویری بودنش است، چهرهای که ناشناخته است، به چهره شناخته شده تبدیل میشود. میزان همذات پنداری مخاطب هم با چهره شناخته بیشتر است. البته در مقاطع گذشته میدیدیم تلویزیون خودش را تسلیم برخی از چهرهها کرده است و در مقاطعی سلبریتی محوری رایج بوده است.
خوشرو ادامه داد: آنچه که در سند تحول سازمان صداوسیما اشاره شده، استفاده از ظرفیت چهرهها و چهرهسازی جدید است. حتماً باید از ظرفیت چهرهها در جای خودش استفاده کرد. بنا به سیاستهای هر پلتفرم، شبکههای تلویزیونی و استودیوهای بزرگ دنیا چهره یکی از عنصرهای برنامه تلویزیونی یا سینمایی است. بسته به میزان تمایل چهرهها که بخواهند در چارچوب تلویزیون ادامه همکاری داشته باشند، امکان بکارگیری آنها مهیاست.
بازگشت فرزاد حسنی در قالب یک برنامه مسابقه محور
وی در پاسخ به این سوال که آیا آقای فرزاد حسنی، بازیگر و مجری تلویزیون را دوباره در قاب شبکه نسیم و نه فقط به صورت ویژه برنامه خواهیم دید؟ گفت: بله، انشاءالله در قالب یک مسابقه حضور خواهند داشت.
مالکیت عروسکهای «مهمونی» به عهده صاحبان آنهاست
مدیر شبکه نسیم در پاسخ به این سوال که از آنجایی که هر تولیداتی در صداوسیما انجام شود، مالکیتش با صداوسیماست، مالکیت عروسکهای «مهمونی» به چه صورت است؟ آیا تمایل دارید فصل دوم مجموعه تلویزیونی «مهمانی» ساخته شود؟ گفت: مالکیت عروسکهای مجموعه «کلاه قرمزی» با صداوسیماست. در مجموعه تلویزیونی «مهمانی» از ترکیب عروسکهای «مهمونی» شبکه نمایش خانگی و «کلاه قرمزی» استفاده شده است. تهیهکننده و کارگردان «مهمونی» که مالکیت بر عروسکها داشتند تصمیم گرفتند از عروسکهای متعلق به خودشان در برنامه تلویزیونی استفاده کنند. مثلاً وقتی تلویزیون حق پخش یک فیلم سینمایی را میخرد، مالکیت فیلم متعلق به صداوسیما نیست. بنایمان ادامه دادن «مهمانی» است.
برنامه «برمودا» ادامه مییابد
خوشرو در پاسخ به این سوال که بنا به ساخت فصل دوم برنامه «برمودا» با اجرای کامران نجفزاده را دارید؟ بیان کرد: بله.
مدیر شبکه نسیم در تشریح گفتههای خود مبنی بر اینکه درهای تلویزیون به روی طنزپردازان باز است، گفت: ما در شبکه نسیم متناسب با سند سازمان صداوسیما موظف هستیم که بسترهای متفاوتی ایجاد کنیم، تا استعدادهای طنز بتوانند در گوشه و کنار کشور ظهور و بروز داشته باشند. چندین برند در حوزه طنزپردازی طراحی شد، که برخی موفق و تعدادی کمتر موفق شدند. مثلاً برنامه «بگو بخند» در حوزه شعر، نمایش طنز و استنداپ فعالیت میکند. این برنامه میتواند به محفلی برای طنزپردازان و آکادمی طنز تبدیل شود.
وی ادامه داد: در فصل جدید برنامه «خوش نمک» شاهد رقابت بین کسانی هستیم که خودشان را بانمک میدانند. افراد و گروههایی که خودشان را بانمک میدانند میتوانند خودشان را در معرض قضاوت تماشاچیها و داوران برنامه قرار دهند. برنامههای «خط رو خط» و «جورچین» هم جزو برندهای طنز آیتمی شبکه است.
مدیر شبکه نسیم در پاسخ به این سوال که حضورتان در هشتمین جشنواره «طنز پهلو» میتواند نوید استفاده از ظرفیت طنزپردازان در شبکه نسیم را بدهد؟ گفت: بله، ما مدام رصد میکنیم تا استعدادهای طنز را شناسایی کنیم. سالهای سال بود که فقط مدل خاصی از طنز در تلویزیون حضور داشت. در برنامه «خندوانه» مسابقهای برای استعدادیابی به نام «خنداننده شو» تعبیه شد، تا استعدادهای جدید بتوانند بروز یابند. ما الان مسابقه «خنداننده شو» را در قالب برنامهای مجزا به نام «بگو بخند» ایجاد کردیم، تا یک برنامه اختصاصی استعدادیابی در حوزه طنز باشد. ما معتقدیم هزاران نفر در کشور هستند، که استعداد طنز دارند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون